شعرعاشقانه


Love

پس از آن غروب رفتن
اولین طلوع من باش
من رسیدم رو به آخر
تو بیا شروع من باش


شبو از قصه جدا کن
چکه کن رو باور من
خط بکش رو جای پای
گریه های آخر من

 

اسمتو ببخش به لبهام
بی تو خالیه نفسهام
قد بکش تو باور من
زیر سایه بون دستام

 

 

خواب سبز رازقی باش
عاشق هميشگي باش
خسته ام از تلخی شب
تو طلوع زندگی باش


من پر از حرف سکوتم
خالیم رو به سقوطم
بی تو و آبی عشقت
تشنه ام کویر لوتم

 


نمیخوام آشفته باشم
آرزوی خفته باشم
تو نـذار آخـر قصه
حرفـمو نگفته باشم



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در پنج شنبه 30 آذر 1398برچسب:,ساعت 11:18 توسط (zed)| |


Power By: LoxBlog.Com