Love
تا تو هستی که دستانم را بگیری ، آرزو میکنم هر روز زمین بخورم ! تو را در روزگاری دوست دارم که نمی دانند عشق چیست . . . ! دیوانه نیستم ! قشنگ نازنین من که تو باشی ، دیگر از هیچ نگاه هراسانی ؛ هراس ندارم . . . دیکتاتور تویی و آغوشت ! در عجبم از کار خدا ! او که هست ؛ می خواهم به هر آنچه لمس نگاه تو را دارد ، جانانه مبتلا شوم . . . ای همیشه جاودانه در میان لحظه هایم صدایت شنیدن دارد وقتی که می گویی : جانم . . . دلم می خواهد نامت را صدا کنم ! یک طور دیگر ! گاهی شنیدن صدای قلبِ کسی که دوستش داری ، زیباترین موسیقی دنیاست . . . ! طعم اولین هم آغوشی با تو را حتی در بهشت هم نمیتوانم تجربه کنم . . . با هیچ مزه ای عوض نمی کنم نمک چهره ات را ! بهشت فاصله ی پلک بالا و پایین من است ، وقتی که به ” تو ” نگاه میکنم . . . چشمهایت زمین سبز محبت بود و من قانون جاذبه اش را وقتی فهمیدم که سیب سرخ دلم افتاد . . . میتونم بپرسم چه عطری میزنی ؟ هنوز همسوار مرکب خیال من تویی / هنوز هم یگانه شاهکار این قلم تویی دوست داشتن ، نه در ازدحام روز گم می شود نه در خلوت شب دوستی را که چشم انتخاب کند ، ممکن است محبوب دل نشود ولی آن را که دل انتخاب کند ، بی گمان نور چشم خواهد شد . . . نمیدانم چرا بین این همه آدم پیله کردم به تو ! شاید فقط با تو پروانه میشوم ! دل خوشم با غزلی تازه همینم کافی ست یه جایی باید دستت آدما رو بکشی ، نگه شون داری ؛ صورتشون رو میون دستات مُحکم بگیری و بگی : ببین . . . گرگ هم که باشی ، عاشق بره ای خواهی شد که تو را به علف خوردن وا می دارد ! مرد نیستم اما حرفم یکیست ! اگه عاشقت نبودم ، پا نمی داد این ترانه دوست خوب مثِ خطِ سِفیده وسطِ جاده ست امشب کم توقع شده ام ، آرزویم کوچک و کم حرف است ، هیچ نمیخواهم جز ” تو ” . . . دیوانه نیستم ! عشق ، آرام ترین شکل خودکشی ست . . . عشق مثل عبادت کردن می مونه ، بعد از اینکه نیت کردی دیگه نباید به اطرافت نگاه کنی . . . می گن : منتظر نباش کسی بیاد که دنیا را بهت بده ! در دیاری که تو آنجا باشی ، بودنت آنجا کافیست / آرزوهای دیگر ، اوج بی انصافیست .
نظرات شما عزیزان:
کاش تابستانها هم برفی بود . . . !
فقط ، فقط طوری “ خاص ” که دیگران نمیتوانند ، تو را “ دوست ” دارم . . .
دیگر از این همه هیچ ، مکدر نمی شوم و دل قشنگ دوست داشتن را سر مشق تمام دل ها می کنم . . .
که هر بار مرا تسلیم می کند . . . !
تو را آفریده و انتظار یکتا پرستی دارد از من . . . !
لحظاتی هست ؛ که تو شاید رمانتیکِ فانتزی اش را برای خودتان ساخته باشی . . .
ازهمان هایی که همیشه نمیتوانی داشته باشی اش !
او که باشد ، همه اش را می بخشی به او! همه ی همه اش را می ریزی به پایش !
مست می شوی ، محو می شوی ؛ انگار یکی می شوید . . .
غصه معنایی ندارد تا تو می خندی برایم . . .
جوری که هیچ کس صدایت نکرده باشد !
یک طور که هیچ کس را صدا نکرده باشم !
دلم می خواهد نامت را صدا کنم !
یک طور که دلت قرص شود که من هستم !
یک طور که دلم قرص شود که با بودن من ، تو هم هستی . . .
زمین به کنار . . . !
ولی متعجبم از شیرینی لبانت در این شوره زار !
بوی خوشبختی میدهی انگار . . . !
هرآن به یاد تو ، به مدح عشق می رسم / و باز شرح هرنگاه عاشقانه ام تویی . . .
خفته یا بیدار دوست می دارمت . . .
تو مرا باز رساندی به یقینم کافی ست
قانعم ، بیشتر از این چه بخواهم از تو
گاه گاهی که کنارت بنشینم کافی ست . . .
من دوستت دارم ، نرو !
و رسالت عشق این است : شدنِ آنچه نیستی !
تو !
بی خیال بد بیاری ، زنده باد این عاشقانه . . .
تکه تکه میشه ، ولی بازَم پا به پات میاد !
دوستت دارم ، باورم کن . . .
زیباست ، لحظه*های ِ خوش ِ دوست داشتن ِ کسی* که ، حتّی نیست !
دعا کن کسی پیدا بشه که تو را به دنیا نده . . .
Power By:
LoxBlog.Com |